آن ها مبارزه مى كردند تا آخرين رمق خود براى باقى ماندن و ارتقا در جدولى كه گه گاه به صورت ديجيتالى روشن مىشد در شمال ورزشگاهى با دوازده هزار جمعيت. چيزى كه اين مبارزه ى موهوم را از هر سو گرم نگاه مى داشت هياهوى تشويق كنندگان تفنن جو بود كه براى تفريح و آگاهى از نتيجه ى نبرد گرد آمده بودند.
در صحنه ى گرد و روشن وسط ورزشگاه اسب ها و شتر مرغ ها و كفتارها هر كدام به شيوه ى خاص غريزى شان با حريف مى جنگيدند. جنگ اسب ها با يكديگر آسان تر و طبيعى تر بود اما درست موقعى كه يك كفتار با شترمرغ و اسب مى جنگيد غلغله ى تماشاچيان محترم سقف بلند را مى شكافت.
وقتى صحنه از شتر مرغ هاى لهيده و اسب هاى شكم دريده و كفتارهاى دك و دنده شكسته پر شد، از فضاى تاريك پيرامون گروه ديگرى از رزمنده جانوران تازه نفس به صحنه رانده شدند كه بايستى بر فراز آن همه پر و پوست و پا و شكم به زحمت درگير نبرد برنامه ريزى شده شوند. حالا چگونگى اين تنازع خونين هم براى بينندگان مبهم تر شده بود هم جنگجويان – كه آموزش آن ها نابودگرى ديگران حتا خويش بود – بر آن پشته ى كشته هاى خيس از خون به دشوارى مى توانستند هنر عالى مرگ را به نمايش بگذارند. هر نوبت كه جنگجويان تا كمترين فاصله به مرگشان مى رسيدند، ترتيب قضيه طورى بود كه گروه قوى تر و جنگنده ترى از سر نو به روشنايى صحنه رانده مى شداز مگس وزن ها تا مافوق سنگين ها، چنان كه تماشاگران حدس مى زدند كه دست آخر شترمرغ هايى به بزرگى فيل خواهند ديد و اسب هايى به قدرت تندر و كفتارانى هول آور چون خاقان و قيصر. نمايش غروب آغاز شده بود و دمدمه هاى صبح كه چشم تماشاگران از خواب زدگى و منگى در پيش رو ، جز كابوسى توفنده نمى ديد لكن از آن هول و وحشت هر دم عظيم تر و جذاب تر دل نمى كند. گاه گاه مابين جانوران، آدم هايى ديده مى شدند كه به اجبارى جمعى يا به وسوسه ى قدرت نمايى فردى از درى كه به ميدان باز مى شد به جلو صحنه رانده مى شدند . و اين حضور استثنايى ، كه در برنامه ى نمايش چيزى درباره ى آن نوشته نشده بود نخست تعجب برانگيز سپس عادى حتا تشويق كردنى گرديد . به تدريج از سالن تاريك صف هاى جلو كه تا حدى در نيمه روشنا قرار داشتند از اين قضيه بى خبر مانده بودند تا آفتاب روز جمعه از شيشه هاى بلند ورزشگاه به درون ريخت و سه صف مشرف بر ميدان نيمكت هاى پشت سر خود را خالى يافتند. در اين فينال به جاذبه اى ناگزير برخاستيم و در گير با اسب هاى تندرآسا، قيصرها و فيل ها و آدميان پوشيده از خون و حماسه، معركه را گرم تر كرديم .